خاص کردن. تخصیص دادن. مخصوص نمودن. اختصاص دادن، مقرب خود کردن. ندیم خاص خود کردن. محرم مجلس خاص خود کردن، خاص گردانیدن بچیزی. چیزی را بچیزی اختصاص دادن. مختص نمودن
خاص کردن. تخصیص دادن. مخصوص نمودن. اختصاص دادن، مقرب خود کردن. ندیم خاص خود کردن. محرم مجلس خاص خود کردن، خاص گردانیدن بچیزی. چیزی را بچیزی اختصاص دادن. مختص نمودن